معنی déprimé
déprimé
افسرده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با déprimé
déprimer
déprimer
اَفسُردِه کَردَن، اَفسُردِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dépravé
dépravé
فاسِد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
débridé
débridé
بی پَردِه، اَفسار گُسیختِه، بی پَروا، بی پابَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
méprisé
méprisé
مَکروه، تَحقِیر شُدِه، مُورِدِ تَنَفُّر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dérivé
dérivé
مُشتَقّ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
décimé
décimé
ویران شُدِه، اَز بِین رَفتِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی