معنی déplorer
déplorer
اندوهگین بودن، ابراز تأسف، تأسف خوردن، گریه کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با déplorer
déployer
déployer
اِستِقرار دادَن، اِستِقرار، باز کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
implorer
implorer
اِلتِماس کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
deplorar
deplorar
تَأسُف خُوردَن، اِبراز تَأسُف، مَذِمَّت کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
déporter
déporter
اِخراج کَردَن، تَبعِید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déplacer
déplacer
جابِجا کَردَن، حَرَکَت کُنید، حَرَکَت دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déclarer
déclarer
اِعلام کَردَن، اِعلام کُنَد، بَیان کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
explorer
explorer
کاوُش کَردَن، کاوُش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
deplorar
deplorar
تَأسُف خُوردَن، اِبراز تَأسُف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Explorer
Explorer
مُکتَشِف، کاوِشگَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی