معنی dépasser
dépasser
سبقت گرفتن، تجاوز کند، فراتر رفتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با dépasser
repasser
repasser
اُتو کَردَن، آهَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dépenser
dépenser
صَرف کَردَن، خَرج کَردَن، مَصرَف کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dépanner
dépanner
عِیب یابی کَردَن، عِیب یابی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dévisser
dévisser
آچار کِشیدَن، باز کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dévaster
dévaster
ویران کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déposer
déposer
سِپُردَن، سِپُردِه گُذاری، عَزل کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
passer
passer
عُبور کَردَن، عُبور کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی