معنی dénuder
dénuder
برهنه کردن، نوار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با dénuder
dénouer
dénouer
باز کَردَن گِرِه ها، باز کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
décider
décider
تَصمیم گِرفتَن، تَصمِیم بِگیرَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی