معنی demander
demander
پرس و جو کردن، بپرسید، پرسیدن، درخوٰاست دادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با demander
demandar
demandar
تَقاضا کَردَن، شِکایَت کُند، شِکایَت کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
demandeur
demandeur
مُدَّعی، مُتِقاضی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
demandes
demandes
تَقَاضَاها، دَرخوٰاست ها
دیکشنری فرانسوی به فارسی
remanier
remanier
دُوبارِه تَرتِیب دادَن، تَنظِیم مُجَدَّد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
depender
depender
وابَستِه بودَن، بَستِگی دارَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
demandas
demandas
تَقَاضَاها، مُطالِبات
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
defender
defender
دِفاع کَردَن، دِفاع کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
démanger
démanger
خارِش داشتَن، خارِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
defender
defender
دِفاع کَردَن، دِفاع کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی