معنی délirant
délirant
دیوانه، متوهّم، هذیان گو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با délirant
delirant
delirant
هَذیان گُو، هَذیان آوَر
دیکشنری آلمانی به فارسی
delirant
delirant
هَذیان گُو، هَذیان آوَر، دیوانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
delirante
delirante
دیوانِه، هَذیان آوَر، هَذیان گُو
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
déclinant
déclinant
رَنگ پَریدِگی، رُو بِه کاهِش اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déchirant
déchirant
پارِه کُنَندِه، دِلخَراش، دَردآوَر، شِکافَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
delirante
delirante
هَذیان گُو، مُتِوَهِّم، دیوانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
delirante
delirante
دیوانِه، مُتِوَهِّم، هَذیان گُو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
délicat
délicat
حَسّاس، ظَریف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
défiant
défiant
چالِش گَر، سَرکِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی