معنی déléguer
déléguer
واگذار کردن، نماینده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با déléguer
reléguer
reléguer
مَحروم کَردَن، تَنَزُّل دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
alléguer
alléguer
اِدِّعا کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déloger
déloger
اَز جابِجا کَردَن، جابِجا کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
élaguer
élaguer
حَذف کَردَن، هَرَس کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
léguer
léguer
اِرث گُذاشتَن، وَصیَّت کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی