معنی délabré
délabré
ویران، فرسوده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با délabré
célébré
célébré
مَشهور، مَعروف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
délibéré
délibéré
عَمداً، عَمدی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
élaboré
élaboré
دَقیق، شَرح دادِه شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی