معنی décent
décent
مناسب، شایسته
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با décent
récent
récent
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dément
dément
دیوانِه، زَوال عَقل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
régent
régent
نایِب السَلطَنِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
accent
accent
تَاکید، لَهجِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Recent
Recent
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
decente
decente
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
indécent
indécent
بی حَیا، ناشایِست، ناجور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
désert
désert
مَتروک، بیابان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déchet
déchet
ضایِعات، زُبالِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی