معنی décence
décence
ظاهر، نجابت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با décence
démence
démence
جُنون، زَوال عَقل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
decente
decente
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
licence
licence
مُجَوِّز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
décadence
décadence
زَوال، اِنحِطاط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
decente
decente
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
decente
decente
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
décent
décent
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی