معنی de manière impeccable de manière impeccable به طور بی عیب، بی عیب و نقص، بی عیب دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière implacable de manière implacable بِدونِ تَسَاهُل، بی اَمان، بِه طُورِ بی تَوبِه، بِه طُورِ بی رَحمانِه دیکشنری فرانسوی به فارسی