معنی de manière forcée
de manière forcée
به طور قهری، به صورت اجباری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با de manière forcée
de manière ornée
de manière ornée
مُزَیَّن، بِه شِکلی آراستِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière dorée
de manière dorée
بِه طُورِ طَلایی، بِه رَوِشی طَلایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی