معنی de manière fixe
de manière fixe
به طور ثابت، به صورت ثابت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با de manière fixe
de manière vile
de manière vile
شَنیع، بِه شیوِه ای پَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière vide
de manière vide
بِه طُورِ تُهی، بِه صورَتِ خالی، خیرِه وار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière finie
de manière finie
بِه طُورِ مَحدود، بِه صورَتِ تَمام شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی