معنی de manière concertée de manière concertée به طور هماهنگ، به صورت هماهنگ دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière connectée de manière connectée بِه طُورِ مُرتَبِط، بِه صورَتِ مُتَصِّل دیکشنری فرانسوی به فارسی