معنی cultivé
cultivé
فرهنگ شده، کشت شده است
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با cultivé
cultivo
cultivo
کاشت، مَحصول
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cultivo
cultivo
کاشت، کِشت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
captivé
captivé
مَجذوب، اَسیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cultiver
cultiver
کِشاوَرزی کَردَن، کِشت کُنَند، کاشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cultivar
cultivar
کِشاوَرزی کَردَن، کِشت کُنَند، کاشتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cultivar
cultivar
کاشتَن، کِشت کُنَند، کِشاوَرزی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی