معنی croquer
croquer
جویدن با صدا، کروچیدن، خرد کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با croquer
choquer
choquer
شُوک وارِد کَردَن، شُوک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cloquer
cloquer
تاوَل زَدَن، تاوَل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
craquer
craquer
تَرَک خُوردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bloquer
bloquer
بُن بَست کَردَن، مَسدود کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cliquer
cliquer
کِلیک کَردَن، کِلیک کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tronquer
tronquer
کوتاه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
traquer
traquer
تَعقِیب کَردَن، ساقِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
truquer
truquer
دَستکاری کَردَن، جَعلی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
évoquer
évoquer
بَراَنگیختَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی