معنی croasser
croasser
صدای خش خش کردن، غرغر کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با croasser
froisser
froisser
چُروک اَنداختَن، چین و چُروک، چُروکیدَن، چین چین کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
chasser
chasser
شِکار کَردَن، تَعقِیب و گُریز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
brosser
brosser
بُرِس کِشیدَن، قَلَم مُو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
brasser
brasser
دَم کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
classer
classer
رُتبِه بَندی کَردَن، طَبَقِه بَندی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
casser
casser
شِکَستَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی