معنی cristallin
cristallin
بلورین، کریستالی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با cristallin
kristallin
kristallin
بِلورین، کریستالی
دیکشنری آلمانی به فارسی
cristallino
cristallino
بِلورین، کریستالی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cristallisé
cristallisé
کریستالی شُدِه، مُتِبَلوِر شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cristalino
cristalino
بِلورین، کریستالی، شیشِه ای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cristalino
cristalino
بِلورین، کریستالی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
kristallijn
kristallijn
بِلورین، کریستالی
دیکشنری هلندی به فارسی
kristalin
kristalin
بِلورین، کریستالی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی