معنی créditer
créditer
اعتبار دادن، اعتبار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با créditer
crépiter
crépiter
تَرَق تَرَق کَردَن، تَرَق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rééditer
rééditer
دُوبارِه مُنتَشِر کَردَن، اِنتِشار مُجَدَّد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
accréditer
accréditer
مُعتَبَر شِناختَن، اِعتِبار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
creditar
creditar
اِعتِبار دادَن، اِعتِبار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rédiger
rédiger
پیش نِویس کَردَن، نِوِشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
réciter
réciter
اَز بَر خوٰاندَن، تِلاوَت کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
éditer
éditer
ویرایِش کَردَن، ویرایِش کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی