معنی corrosif
corrosif
خورنده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با corrosif
corrosief
corrosief
بِه طُورِ خورَندِه، خورَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
korrosiv
korrosiv
بِه طُورِ خورَندِه، خورَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
corrosivo
corrosivo
خورَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
corrosivo
corrosivo
خورَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
corrosivo
corrosivo
خورَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
korosif
korosif
سوزانَندِه، خورَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی