معنی corriger
corriger
تصحیح کردن، برای اصلاح، راست کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با corriger
corrigir
corrigir
تَصحِیح کَردَن، بَرایِ اِصلاح، راست کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
corréler
corréler
رابِطِه بَرقَرار کَردَن، هَمبَستِگی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
corregir
corregir
تَصحِیح کَردَن، دُرُست اَست، راست کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
corrigeren
corrigeren
تَصحِیح کَردَن، دُرُست اَست، راست کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
correr
correr
دَویدَن، اِجرا کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
correr
correr
دَویدَن، اِجرا کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی