معنی convoiter
convoiter
طمع کردن، طمع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با convoiter
convoquer
convoquer
اِحضار کَردَن، تَشکیل جَلَسِه دَهَد، گِردِ هَم آمَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
concocter
concocter
آمادِه کَردَن، سَرِهَم کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
converter
converter
تَبدیل کَردَن، تَبدیل کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
convoité
convoité
مُورِدِ عَلاقِه، آرِزو شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
convite
convite
دَعوَت، دَعوَت نامِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
convier
convier
مُفید بودَن، کُت و شَلوار
دیکشنری پرتغالی به فارسی