معنی convalescence
convalescence
بهبودی، دوران نقاهت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با convalescence
Convalescence
Convalescence
بِهبودی، دُورانِ نِقاهَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
convalescenza
convalescenza
بِهبودی، دُورانِ نِقاهَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
convalescença
convalescença
بِهبودی، دُورانِ نِقاهَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی