معنی contrôler
contrôler
کنترل کردن، کنترل کنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با contrôler
controlar
controlar
کُنتُرُل کَردَن، بَررَسی کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
controlar
controlar
کُنتُرُل کَردَن، کُنتُرُل کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
contraer
contraer
قَرارداد بَستَن، قَرارداد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
contrer
contrer
مُقابَلِه کَردَن، شُمارندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی