معنی connecter
connecter
اتّصال دادن، اتّصال
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با connecter
collecter
collecter
جَمع آوَری کَردَن، جَمع آوَری کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déconnecter
déconnecter
قَطع کَردَن، قَطع کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
connectif
connectif
اِتِّصالی، پِیوَند دَهَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
contenter
contenter
راضی بودَن، راضی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
contacter
contacter
تَماس گِرِفتَن، تَماس بِگیرید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
concocter
concocter
آمادِه کَردَن، سَرِهَم کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Connected
Connected
مُتَصِّل، مُتَصِّل شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
connettere
connettere
اِتِّصال دادَن، اِتِّصال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
converter
converter
تَبدیل کَردَن، تَبدیل کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی