معنی connecté
connecté
متصّل، متصّل است
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با connecté
déconnecté
déconnecté
قَطع شُدِه، قَطع شُدِه اَست، ناهَمگون
دیکشنری فرانسوی به فارسی
connectif
connectif
اِتِّصالی، پِیوَند دَهَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
connecter
connecter
اِتِّصال دادَن، اِتِّصال
دیکشنری فرانسوی به فارسی
concerté
concerté
مُشتَرِک، هَماهَنگ شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Connect
Connect
اِتِّصال دادَن، اِتِّصال
دیکشنری انگلیسی به فارسی