معنی conique
conique
باریک شده، مخروطی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با conique
comique
comique
خَندِه آوَر، طَنز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cynique
cynique
بَدبین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ironique
ironique
طَعنِه آمیز، کِنایِه آمیز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
logique
logique
مَنطِقی، مَنطِق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
clinique
clinique
کِلینیکی، بالینی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
clanique
clanique
بِه طُورِ قَبیلِه ای، قَبیلِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
toxique
toxique
سَمّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
topique
topique
مَوضوعی، مَوضِعی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cosmique
cosmique
کِیهانی
دیکشنری فرانسوی به فارسی