معنی comprimer
comprimer
فشرده کردن، فشرده سازی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با comprimer
comprimir
comprimir
فِشُردِه کَردَن، فِشُردِه سازی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
comprimere
comprimere
فِشُردِه کَردَن، فِشُردِه کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
comprimir
comprimir
فِشُردِه کَردَن، فِشُردِه کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
comprimeren
comprimeren
فِشُردِه کَردَن، فِشُردِه کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
imprimer
imprimer
چاپ کَردَن، چاپ کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
compiler
compiler
تَدوین کَردَن، کامپایل کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
opprimer
opprimer
سِتَم کَردَن، ظُلم کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی