معنی compliqué
compliqué
دردناک، پیچیده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با compliqué
compliquer
compliquer
مُشکِل کَردَن، پیچیدِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
impliqué
impliqué
دَرگیر، ضِمنی، مُشارِکَت کُنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی