معنی compléter
compléter
تکمیل کردن، کامل، کامل کردن، مکمّل کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با compléter
compacter
compacter
فِشُردِه کَردَن، فِشُردِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
completar
completar
کامِل کَردَن، کامِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
completar
completar
کامِل کَردَن، کامِل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
complété
complété
تَکمِیل شُدِه، تَکمِیل شُد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
compter
compter
حِساب کَردَن، شُمارِش، شُمارِش کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی