معنی collecter
collecter
جمع آوری کردن، جمع آوری کنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با collecter
collecte
collecte
جَمع آوَری، مَجموعِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Collector
Collector
جَمع آوَر، گِردآوَرَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
connecter
connecter
اِتِّصال دادَن، اِتِّصال
دیکشنری فرانسوی به فارسی
collectief
collectief
بِه طُورِ جَمعی، جَمعی
دیکشنری هلندی به فارسی
collectie
collectie
مَجموعِه
دیکشنری هلندی به فارسی