معنی coagulation
coagulation
لخته شدن، انعقاد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با coagulation
Coagulation
Coagulation
لَختِه شُدَن، اِنعِقاد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Koagulation
Koagulation
لَختِه شُدَن، اِنعِقاد
دیکشنری آلمانی به فارسی
congélation
congélation
سَخت شُدَن، اِنجِماد، یَخ زَدِگی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
coagulación
coagulación
لَختِه شُدَن، اِنعِقاد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
coagulazione
coagulazione
لَختِه شُدَن، اِنعِقاد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
coagulatie
coagulatie
لَختِه شُدَن، اِنعِقاد
دیکشنری هلندی به فارسی