معنی clinique
clinique
کلینیکی، بالینی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با clinique
clanique
clanique
بِه طُورِ قَبیلِه ای، قَبیلِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
chimique
chimique
شیمیایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
critique
critique
اِنتِقاد، اِنتِقادی، بُحرانی، قِضاوَتگَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cynique
cynique
بَدبین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
conique
conique
باریک شُدِه، مَخروطی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cinque
cinque
پَنج
دیکشنری ایتالیایی به فارسی