معنی chasser
chasser
شکار کردن، تعقیب و گریز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با chasser
classer
classer
رُتبِه بَندی کَردَن، طَبَقِه بَندی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
casser
casser
شِکَستَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
amasser
amasser
جَمع آوَری کَردَن، جَمع کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
charmer
charmer
جَذَبِه کَردَن، جَذّابِیَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
charger
charger
بار دادَن، بار، بار سَنگین کَردَن، بارگُذاری کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
chanter
chanter
خوٰاندَن، بِخوٰان، سُرود خوٰاندَن، خوٰاندَن بُلَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
changer
changer
تَغییر دادَن، بَرایِ تَغییر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
brasser
brasser
دَم کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
croasser
croasser
صِدایِ خَش خَش کَردَن، غِرغِر کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی