معنی chanter
chanter
خوٰاندن، بخوٰان، سرود خوٰاندن، خوٰاندن بلند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با chanter
chanteur
chanteur
خوانَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
changer
changer
تَغییر دادَن، بَرایِ تَغییر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
hanter
hanter
تَعقِیب کَردَن، خالی اَز سَکَنِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
chasser
chasser
شِکار کَردَن، تَعقِیب و گُریز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
charmer
charmer
جَذَبِه کَردَن، جَذّابِیَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
charger
charger
بار دادَن، بار، بار سَنگین کَردَن، بارگُذاری کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Shatter
Shatter
شِکَستَن، خُرد کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Chatter
Chatter
پُرگُفتَن، پِچ پِچ کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Charter
Charter
مُجَوِّز دادَن، مَنشور
دیکشنری انگلیسی به فارسی