معنی césure
césure
تقطیع، خطّ فاصله
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با césure
Unsure
Unsure
نامُطمَئِن، مُطمَئِن نیستَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
censure
censure
سانسور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mesure
mesure
اَندازِه گیری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Insure
Insure
بیمِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ensure
Ensure
اِطمینان کَردَن، اِطمینان حاصِل کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Assure
Assure
اِطمینان دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
cesur
cesur
بی پَروا، شُجاع، جَسور، دَلیر، بی باک، با دِل و جُرأت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی