معنی centrer
centrer
مرکز قرار دادن، مرکز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با centrer
contrer
contrer
مُقابَلِه کَردَن، شُمارندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
centrar
centrar
مَرکَز قَرار دادَن، مَرکَز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
entrer
entrer
وارِد شُدَن، وارِد کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
central
central
مَرکَزی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
censurer
censurer
سانسور کَردَن، سانسور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mentorer
mentorer
راهنَمایی کَردَن، مُرَبّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
montrer
montrer
نِشان دادَن، بَرایِ نِشان دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
contraer
contraer
قَرارداد بَستَن، قَرارداد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
central
central
مَرکَزی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی