معنی centralisation
centralisation
تمرکززدایی، تمرکز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با centralisation
Centralization
Centralization
تَمَرکُززُدایی، تَمَرکُز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
décentralisation
décentralisation
تَمَرکُززُدایی، عَدَمِ تَمَرکُز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
neutralisation
neutralisation
خُنثی سازی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
centralisatie
centralisatie
تَمَرکُززُدایی، تَمَرکُز
دیکشنری هلندی به فارسی