معنی cela
cela
آن، که
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با cela
cera
cera
موم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
celo
celo
شُوق، غِیرَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cera
cera
موم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dela
dela
او
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rela
rela
مُشتاق، مایِل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
cera
cera
موم، وُجُود داشت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ceza
ceza
تَنبِیه، مُجازات
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
cel
cel
مَقصَد، دَر نَظَر گِرِفتِه شُدِه اَست، هَدَف، مُتِمَرکِز شُدِه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی