معنی bruissant
bruissant
صدای جیر جیر، خش خش، صدای خش خش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با bruissant
rugissant
rugissant
غُرَّندِه، غُرِّش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
croissant
croissant
اَفزایِشی، کُروسانت، صُعودی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
puissant
puissant
قَوی، قُدرَتمَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
brisant
brisant
شِکَنَندِه، شِکَستَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی