معنی brillant
brillant
درخشان، روشن، ریش دار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با brillant
brillant
brillant
بِه طُورِ دِرَخشان، دِرَخشان
دیکشنری آلمانی به فارسی
bâillant
bâillant
خَمیازِه کِش، خَمیازِه کِشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
brillante
brillante
دِرَخشان، رُوشَن، ریش دار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
brillante
brillante
ریش دار، دِرَخشان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
briljant
briljant
دِرَخشان
دیکشنری هلندی به فارسی
saillant
saillant
بَرجَستِه، فَرافِکَنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Brilliant
Brilliant
دِرَخشان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bouillant
bouillant
جوشان، دَر حالِ جوشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
brillance
brillance
بَرّاقِیَّت، دِرَخشیدَن، بَرّاق بودَن، دِرَخشَندِگی
دیکشنری فرانسوی به فارسی