معنی boulonner
boulonner
مهره کردن، پیچ و مهره
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با boulonner
bourdonner
bourdonner
زَنبور زَدَن، وِزوِز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bouillonner
bouillonner
خَشمگین شُدَن، حُباب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
couronner
couronner
تاج گُذاشتَن، تاج
دیکشنری فرانسوی به فارسی