معنی bouderie
bouderie
عبوسی، عبوس کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با bouderie
pruderie
pruderie
مُقَدَّس مَآبی، اِحتیاط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
oudere
oudere
مُسِن، مُسِن تَر
دیکشنری هلندی به فارسی