معنی bégayer
bégayer
گلوگیر صحبت کردن، لکنت زبان، لکنت داشتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با bégayer
balayer
balayer
جاروب کَردَن، جارو کَردَن، زَمین پاک کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
égarer
égarer
جای خُود را گُم کَردَن، نابِجا، گُم کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
égaler
égaler
بَرابَر بودَن، بَرابَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
étayer
étayer
اِثبات کَردَن، پُشتیبانی می کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی