معنی bâiller
bâiller
پاس کشیدن، خمیازه کشیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با bâiller
briller
briller
دِرَخشِش داشتَن، دِرَخشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
griller
griller
بَر تِست کَردَن، کَباب، کَباب پَز کَردَن، کَباب پَزیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
railler
railler
لَطیفِه گُفتَن، مَسخَرِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tailler
tailler
بُرِش کَردَن، هَرَس کُنید، بُریدَن، تراشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
brillar
brillar
دِرَخشِش داشتَن، دِرَخشیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
piller
piller
غارَت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی