معنی autographier
autographier
امضا کردن، دستخط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با autographier
cartographier
cartographier
نَقشِه کِشیدَن، نَقشِه، نِمودار کِشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
autographié
autographié
اِمضا شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی