معنی auditeur
auditeur
حسابرس، شنونده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با auditeur
auditer
auditer
مُمَیِّزی کَردَن، حِسابرَسی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
auditor
auditor
حِسابرَس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
auditar
auditar
مُمَیِّزی کَردَن، حِسابرَسی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
éditeur
éditeur
ویراستار، ویرایِشگَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
auditor
auditor
حِسابرَس، تَوابِع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
auditor
auditor
حِسابرَس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
auditar
auditar
مُمَیِّزی کَردَن، حِسابرَسی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
auditen
auditen
مُمَیِّزی کَردَن، حِسابرَسی
دیکشنری هلندی به فارسی
auteur
auteur
مُرتَکِب، نِویسَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی