معنی attendre
- attendre
- انتظار داشتن، برای صبر کردن، انتظار کردن، صبر کردن، منتظر بودن
واژههای مرتبط با attendre
atteindre
- atteindre
- دَست یافتَن، رِسیدَن
ascendre
- ascendre
- صُعود کَردَن
entendre
- entendre
- شِنیدَن، بِشنو
ottenere
- ottenere
- دَریافت کَردَن، بِدَست آوَردَن، گِرِفتَن
attenuare
- attenuare
- کَم نور کَردَن، تَضعیف کَردَن
attente
- attente
- اِنتِظار، دَر اِنتِظار
attendu
- attendu
- مُنتَظِر شُدِه، اِنتِظار می رَوَد
atender
- atender
- نِگَهداری کَردَن، شِرکَت کُنَند
étendre
- étendre
- تَمدِید کَردَن، تَمدِید کُنید، کِشیدِه شُدَن، گُستَرِش دادَن