معنی assiéger
assiéger
محاصره کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با assiéger
assister
assister
حُضور داشتَن، بَرایِ کُمَک کَردَن، کُمَک کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
assigner
assigner
واگُذار کَردَن، اِختِصاص دَهَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی