معنی asseoir
asseoir
صندلی گذاشتن، بنشین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با asseoir
s'asseoir
s'asseoir
نِشَستَن، بِنِشین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
assumir
assumir
فَرض کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
assediar
assediar
مُحاصِرِه کَردَن، آزار دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
asesor
asesor
مُشاوِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
asseio
asseio
مُرَتَّب بودَن، پاکیزِگی
دیکشنری پرتغالی به فارسی